سینه که فراخ شد باور کرد آنچه بر قلم قاضی جاری شده، حکم تقدیر بوده تا با تمام وجود سطر به سطر ترانه اش را زیر ضربه های تازیانه زندگی کند.پس با اولین ضربه، زیر لب زمزمه کرد: بر تن شاهدان ،تازیانه میزنند به جای او به قلب من بزن.

سینه که فراخ شد باور کرد آنچه بر قلم قاضی جاری شده، حکم تقدیر بوده تا با تمام وجود سطر به سطر ترانه اش را زیر ضربه های تازیانه زندگی کند.پس با اولین ضربه، زیر لب زمزمه کرد: بر تن شاهدان ،تازیانه میزنند به جای او به قلب من بزن.