ثریا همین که چشمش به شاه افتاد، با شعف بیپایانی از جای برخاست، چند قدمی به طرف در به استقبال شاه رفت، شاه در حالی که تبسم شیرین و پرمعنایی بر لب داشت دست او را فشرد و به اتفاق جلو آمدند و در جایگاه خود قرار گرفتند.
ثریا همین که چشمش به شاه افتاد، با شعف بیپایانی از جای برخاست، چند قدمی به طرف در به استقبال شاه رفت، شاه در حالی که تبسم شیرین و پرمعنایی بر لب داشت دست او را فشرد و به اتفاق جلو آمدند و در جایگاه خود قرار گرفتند.