در یک روز پاییزی هنرمندان و دوستان واحد خاکدان گرد پیکرش جمع شدند؛ نقاشی که به گفته آنها، با نگاهش به اشیاء ساده معنا میبخشید و از فراموشی، جاودانگی میساخت. دوستان خاکدان گفتند که او «نگین فرهنگ ایران» بود، «نقاشی بیحاشیه و فروتن»، و انسانی که در وجودش «غم و شور روسی» درهم آمیخته بود. واحد خاکدان رفت، اما طاقچههای پرخاطرهاش و نگاهش به زیبایی اشیاء فراموششده، در حافظه هنر ایران ماندگار خواهد ماند.
واحد خاکدان به خانه ابدی بدرقه شد

