بلند شدم. خیلی خسته بودم. تلوتلو میخوردم. هوا تاریک تاریک بود. جلوی پایم را نمیدیدم. نتوانستم کفشهایم را پیدا کنم. همین طور بیهوا پاهایم را توی یک جفت کفش کردم و پاشنههایش را خواباندم.
بلند شدم. خیلی خسته بودم. تلوتلو میخوردم. هوا تاریک تاریک بود. جلوی پایم را نمیدیدم. نتوانستم کفشهایم را پیدا کنم. همین طور بیهوا پاهایم را توی یک جفت کفش کردم و پاشنههایش را خواباندم.