حیات سیاسی ما مبتنی بر یک ساخت اجتماعی است. راجع به این ساخت اجتماعی باید بیندیشیم. در کشوری که درآمدش ناشی از پول نفت است، قدرت سیاسی نیز این درآمد را می گیرد و این پول را تقسیم می کند، بنابراین دموکراسی معنا پیدا نمی کند. وقتی قرار است که من سرماه دستم را دراز بکنم تا حقوق را کف دست من تف کنند، معلوم است که من نمی توانم از حقوق شهروندی خودم دفاع کنم.